آدرس وبلاگ تحلیلی-تحقیقی اسjاد علی اکبر داراب کلائی vareson-asia98-ir


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 119
بازدید دیروز : 27
بازدید هفته : 661
بازدید ماه : 2176
بازدید کل : 186713
تعداد مطالب : 1056
تعداد نظرات : 314
تعداد آنلاین : 1

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ گالری تصاویر سوسا وب تولز





در اين وبلاگ
در كل اينترنت


تعبیر خواب آنلاین


استخاره آنلاین با قرآن کریم


بسم الله الرّحمن الرّحیم     اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.     اللهم صلّ علی محمّد وآل محمّد و عجّل فرجهم     جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان(عج) صلوات    التماس دعا    دریافت کد از: ابزار وب ارایه دهنده انواع ابزار وبمستر و...

بسمه تعالی

ویژه گی های پیامبر اکرم (ص)

پیامبر اکرم (ص) در قرآن :  خداوند متعال در قرآن کریم پیامبر (ص) را با چهار صفت بسیار مهم به مردم معرفی می کند  . لقد جائکم رسول من انفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمومنین روف رحیم.  توبه/128

1)مردمی است: چون از مردم است به همه دردها و مشکلات آنها شناخت دارد (من انفسکم)

2) دلسوز است: از هر گونه ناراحتی و رنج و زیان مردم سخت ناراحت می شود ((عزیز علیه)) راضی به رنج و مشکلات مردم نیست.

3)علاقه مند به مردم :  عشق و محبت بسیار به خیر و سعادت و پیشرفت و بزرگی و هدایت مردم  دارد ((حریص علیکم)) برای هدایت و پاکی مردم حریص است .

4) مهربان و رئوف: نسبت به مومنین مهربانی و رافت خاصی دارد.((روف رحیم))

این چهار ویژه گی پیامبر اکرم (ص) از زبان قرآن یعنی : مردمی ، دلسوز ، علاقه مند به مردم، مهربان و رئوف درس بزرگ اخلاقی برای همگان است .

ویژه گی های فردی پیامبر اکرم (ص):

1) تاریخ تولد و محل تولد: پیامبر اکرم (ص) در 17 ربیع الاول عام الفیل ازآمنه بنت وهب و عبداله در شهر مکه در کنار شعب ابوطالب  به دنیا آمد وی از کودکی مادرش را از دست داد و حلیمه سعدیه او را شیر داده است ، و نیز در کودکی پدرش را از دست داد و به سرپرستی جدش و عموی بزرگوارش بزرگ شد .

2)اجداد و نیاکان: اجداد آن حضرت از بزرگان و سرشناسان عرب بوده اند ، و همه آنها از پاکان و افراد مورد احترام و نیز پرده داران کعبه بودند.

ویژه گی های روحی پیامبر اکرم (ص):

1)صداقت وشخصیت: صداقت و پاکی رسول خدا (ص) در آینه تاریخ کاملا روشن است و گفته شده که اخلاق پیامبر اکرم (ص) اخلاق قرآنی است،دارای شخصیت یک رنگ با همگان بود .

2) قاطعیت و ایمان: نوع برخورد با دوستان و مومنین از روی محبت و صداقت بود و در برابر دشمنان قاطع بود و زیر بار انتظارات آنها نمی رفت .

3)التزام عملی به گفتار: گفتار و رفتار پیامبر اکرم (ص) هم آهنگی داشت .  

 4) مهر ورز ی: مهمترین دلیل پیشرفت اسلام و نفوذ آن در دل همگان ، محبت ورزی و ساده زیستی نزد همگان در اوج قدرت بود .

5) تواضع و فروتنی: پیامبر اکرم (ص) با وجود اینکه دارای همه عظمت و بزرگی بود اما از غرور و تکبر و خود بینی به دور بود و با همه متواضع بود .

طرح یک شبهه و پاسخ: دشمنان پیامبر اکرم (ص) با استناد به آیه قرآن : ((محمد رسول ا... و الذین معه اشداء علی الکفار و رحماء بینهم)) فتح/29 (با کفار سخت گیر و با مومنان مهربان است)  آیا این کار (سخت گیری با کفار) در دین اسلام نوعی  بی رحم نیست ؟

برخی نویسندگان مسیحی پیامبر اکرم (ص) را به قساوت و آدم کشی متهم می کنند  در حالی که در جنگ های صلیبی صدها هزار مسلمان را قتل عام کردند و در اسپانیا بعد از غلبه بر مسلمانان رود خانه خون به راه انداختند در حالی که شعار دین آنها محبت و مهرورزی بود و در حالی که حضرت عیسی (ع) فرمود: اگر صیلی به صورتتان زدند خشمگین نشوید . یا جنگ جهانی اول و دوم و بمباران اتمی هیروشیما و... اینها به کلمه کفار توجه نکرده اند که منظور از آن چه نوع کافری است اگر مقصود اهل کتاب باشند که اسلام نسبت به آنان بیشترین محبت را کرده است اگر مقصود از کافران مشرکان و مادی گرایان باشد سخت گیری مفهوم دارد آنها هرگز به پیمان و عهد خود وفادار نبودند اینها کافرانی هستند که سر ستیز با اسلام و دین را دارند به غیر از اینها پیامبر اکرم (ص) به استناد آیه قرآن با همگان مهربان بودند. و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین(( ما تورا نفرستادیم مگر اینکه برای جهانیان باشی)) انبیاء /107

پیامبر اکرم (ص) از نگاه حضرت علی (ع) :  

حضرت علی(ع) پیامبر اکرم (ص) را با اوصاف بسیار زیبا به مردم معرفی می کنند:

طبیب دوار بطبه قد احکم مراهمه و احمی مواسمه یضع ذلک حیث الحاجه الیه من قلوب عمی و اذان صم والسنه بکم متتبع ... پزشک سیار است او برای درمان بیمارانش حرکت می کند و خود به سراغ آنان می رود و دردشناس است دردها را به خوبی تشخیص می دهد حتی بیماریهای روحی و روانی را می شناسد نسخه های او تمام بیماری ها حتی قلب های کور و گوش های سنگین و زبان های لال را شفا می دهد و با داروی خود به دنبال بیماران غافل و سرگردان است .         نهج البلاغه/خطبه/108

بهترین اسوه:

خداوند پیامبر اکرم (ص) را نیکو آفرید و تربیت کرد وی سرشار از فضائل انسانی و صفات پسندیده بوده است و آراسته به همه سجایای اخلاقی بود به همین دلیل خداوند در قرآن او را اینگونه توصیف کرد: ((و انک لعلی خلق عظیم))و بهترین الگوی شایسته برای مسلمانان است و خداوند به ما دستور داده است برای رسیدن به کمال و رضوان الهی از او پیروی کنیم  و او را الگو قرار دهیم. لقد کان لکم فی رسول ا... اسوه حسنه لمن کان یرجوا... و الیوم الاخر و ذکر ا... کثیرا .                 احزاب/21

دهها هزار حدیث درباره گفتار و کردار و سفارشات آن حضرت درباره فضائل اخلاقی و دوری از رذایل وارد شده است .

دیگر خصوصیات و خلقیات رسول خدا(ص):

1) امین و امانتدار بود 2)صبور و بردبار بود 3) بزرگوار و جوانمرد بود4) درست کردار بود 5) نظیف و معطر بود 6) خوشرفتار با مردم بود 7) استقامت در هدفش داشت 8) پاسداری از قانون می کرد 9) وفادار به عهد و پیمان بود 10) رازدار بود و اسرار دیگران را حفظ می کرد .

نمونه رازداری پیامبر اکرم (ص):

پیامبر اکرم (ص) وقتی برای فتح مکه حرکت می کرد هیچ کس نفهمید کجا می خواهد برود و همه لشکر را بسیج کرد و گفت بیرون برویم گفتند کجا؟ فرمود: بعد معلوم می شود به هیچ کس اجازه نداد که بفهمد ، تا نزدیک مکه رسیدند هیچ کس نمی دانست برای چه می روند قریش هنوز خبر نداشتند که پیامبر اکرم (ص) دارد به مکه می آید دشمنان را یک طور و یک جور نمی دانست بعضی از دشمنان ، دشمنانی بودند که دشمنی انها عمیق بود اما پیامبر اکرم (ص) می دید که اینها خطر عمده ای ندارند با اینها کاری نداشت و نسبت به انها آسانگیر بود ، البته برخی از آنها اهل خطر بودند که پیامبر اکرم (ص) آنان را مراقبت می کرد و زیر نظر داشت مثل عبداله ابن ابی ، وی مافق درجه یک بود علیه پیامبر اکرم (ص) توطئه می کرد لکن چون وی را زیر نظر داشت کاری به کار او نداشت اندگی قبل از رحلت پیامبر اکرم (ص) از دنیا رفت و پیامبر اکرم (ص) او را تحمل کرد و با برخی از دشمنان سخت گیر بود تا جایی که برخی از آنها را مثل طایفه خائن بنی قریظه که چند صد نفر بودند در یک روز به قتل رساندند و بنی نظیر و بنی قینقاع را بیرون کرد و خیبر را فتح کرد . چون اینها دشمنان خطرناکی بوند در ابتدا پیامبر اکرم (ص) با همه مهربان بود و آنها خیانت کردند و از پشت خنجر می زدند و توطئه می کردند وقتی رفت و مکه را فتح کرد چون دیگر خطری از جانب آنها نبود حتی امثال ابی سفیان و..... نوازش کرد در مقابل وسوسه های دشمن ، هوشیار ، در مقابل مومنین، خاکسار در مقابل دستور خدا، مطیع محض و عبد به معنای واقعی در مقابل مصالح مسلمانان بی تاب.      سخنان مقام معظم رهبری –خطبه اول نماز جمعه 23/2/79

100 خصلت از خصوصیات رفتاری پیامبر اکرم (ص):

1

با آرامی و وقار راه می رفت

26

با فقرا هم غذا می شد

2

در راه رفتن قدم را به زمین نمی کشید

27

دعوت بردگان و غلامان را می پذیرفت

3

نگاهش پیوسته بر زمین بود

28

هدیه را ازهمه قبول می کرد

4

سبقت در سلام داشت

29

اهل صله رحم بود

5

هنگام دست دادن زود دست خودش را نمی کشید

30

به خویشاوندان احسان می کرد

6

هنگام صحبت با مردم عزیز می داشت آنان را

31

کار خوب را تشویق می کرد

7

به روش ارباب با کسی صحبت نمی کرد

32

آنچه مصلحت دین بود بیان می کرد

8

هرگز به کسی خیره نمی شد

33

عذر دیگران را می پذیرفت

9

هنگام اشاره کردن با دست اشاره می کرد نه با چشم و ابرو

34

هرگز کسی را تحقیر نمی کرد

10

سکوت طولانی داشت

35

هرگز با القاب کسی را دشنام نمی داد

11

هنگام صحبت به سخنان دیگران خوب گوش می داد

36

هرگز اطرافیان خود را نفرین نکرد

12

هنگام گوش کردن کاملا به او نگاه می کرد

37

به دنبال عیوب دیگران نبود

13

هرگاه با فردی می نشست زود تر از فرد بلند نمی شد

38

با همه خوش رفتار بود

14

در مجلسی که یاد خدا باشد شرکت می کرد

39

هرگز مذمت نمی کرد و مدح کسی را بسیار نمی گف

15

در صدر مجلس نمی نشست

40

بدی را به نیکی جواب می داد

16

در مجلس جای اختصاصی برای نشستن نداشت

41

از بیماران عیادت می کرد

17

هرگز در حضور مردم تکیه نمی کرد

42

جویای احوالات اصحاب خود بود

18

رو به قبله می نشست

43

اصحاب را به بهترین نام صدا می زد

19

اگر در مجلسی می نشست و چیزی رخ می داد نادیده می گرفت

44

در کارها با اصحاب مشورت می کرد

20

خطای کسی را نقل نمی کرد

45

در جمع یاران دایره وار می نشست

21

کسی را در لغزش و خطا مواخذه نمی کرد

46

میان یارانش انس داشت

22

هرگز با کسی جدل نمی کرد

47

وفادار به عهد و پیمان بود

23

هرگز سخن کسی را قطع نمی کرد

48

کمک به فقیر را خودش انجام می داد

24

پاسخ سوال را برای شنونده چند بار تکرار می کرد

49

اگر در حال نماز بود کسی می آمد نمازش را کوتاه می کرد

25

اگر کسی سخنی ناصواب می گفت در نقل نام او را نمی گفت

50

اگر در حال نماز کودکی گریه می کرد نمازش را کوتاه می کرد

51

عزیز ترین مردم نزد او کسی بود که خیر بیشتری به مردم می رساند

76

هر جا می رفت عبای خود را به عنوان زیر انداز استفاده می کرد

52

کسی از پیش او ناراحت می رفت

77

اکثر لباس آن حضرت سفید بود

53

اگر کسی حاجتی داشت برایش مقدور بود انجام می داد

78

چون لباس نو می پوشید لباس قبلی را به کسی می داد

54

هرگز جواب رد به کسی نمی داد مگر درخواست معاصی

79

جامه زیبای او مخصوص روز جمعه بود

55

پیران را بیشتر اکرام می کرد

80

هنگام پوشیدن کفش و لباس از سمت راست شروع می کرد .

56

توجه به غریبان را داشت

81

موها را شانه می کرد

57

افراد شرور را نیکی می کرد و آنان را مجذوب خود می کرد

82

معطر و خوشبو بود

58

لبانش همیشه تبسم داشت

83

همیشه با وضو بود

59

هنگام شادی چشمانش را می بست و زیاد شادی نمی کرد

84

نماز زیاد می خواند

60

اکثر خندیدن وی تبسم بود و صدای خنده اش بلند نمی شد

85

روزهای 13/14/15 هر ماه را روزه می گرفت

61

مزاح می کرد اما حرف لغو نمی زد

86

هرگز نعمتی را مذمت نمی کرد

62

نام بد را تغییر می داد و نام نیکو می گذاشت

87

نعمت کوچک خدا را بزرگ می دانست

63

بردباری اش بر خشم او صبقت می گرفت

88

هرگز از غذایی تعریف نکرد و از غذایی بدش نمی امد

64

برای قوت دنیا ناراحت نبود

89

موقع غذا هر چه حاضر بود  میخورد

65

برای خدا خشم سختی داشت

90

موقع غذا زود حاضر و دیر بلند می شد

66

هرگز برای دل خود از کسی انتقام نگرفت

91

تا گرسنه نبود غذا نمی خورد

67

دروغ را بد و ناپسند می دانست

92

معده اش دو غذت را جمع نمی کرد

68

در حال شادی و غم یاد حق بر زبان داشت

93

در غذا آروغ نمی زد

69

هرگز درهمی نزد خود پس انداز نکرد

94

با جمع غذا می خورد

70

در خوراک و پوشاک بیشتر از خدمتکاران نداشت

95

قبل و بعد از غذا دست را میشست

71

روی خاک می نشست و غذا می خورد

96

وقت نوشیدن آب سه جرعه می خورد

72

روی زمین می خوابید

97

بسیار با حیا بود

73

کفش و لباس خود را وصله می کرد

98

هنگام ورودبه منزل سه بار در می زد

74

با دست خود شیر می دوشید

99

زندگی خود را به سه قسمت : عبادت ، کار و استراحت تقسیم میکرد

75

سوار هر مرکبی می شد فرق نمی گذاشت

100

تا گرسنه نمی شد غذا نمی خورد و قبل از سیر شدن دست می کشید

مکارم الاخلاق طبرسی / منتهی الامال

         

 

 



:: موضوعات مرتبط: متن سخنرانی استاد , ,
:: بازدید از این مطلب : 1782

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : موعظه
ت : دو شنبه 20 مرداد 1393

بسمه تعالی

هدف از آمدن پیامبران

ضرورت و لزوم بعثت انبیاء

1) لزوم بعثت انبیاء جهت شناخت آفرینش : وقتی انسان به جهان آفرینش نظر کند نمی تواند باور کند که جهان آفرینش بی هدف آفریده شده است . چرا خداوند این عالم را خلق کرد؟ راه سعادت و کمال چیست؟ پس از مرگ برای بشر چه اتفاقی خواهد افتاد ؟ برای پاسخ به این سوالات نیاز به شخصی از جانب خداوند داریم که امین باشد و بتواند همه این سوالات را پاسخ دهد . هشام ابن حکم می گوید: فردی غیر مسلملا از امام صادق (ع) سوال کرد : لزوم بعثت انبیاء را چگونه ثابت می کنید؟ فرمود: وقتی ثابت کردیم آفریدگار و صانع داریم چون مردم نمی توانند با او در تماس باشند در میان بندگان پیامبری از جانب خداوند برگزیده می شود تا موجب نجات مردم باشند . اصول کافی کتاب الحجه حدیث 1  

2) نیاز به پیامبران برای آوردن قانون تکامل انسان: انسان برای رسیدن به تکامل حقیقی نیاز به قانون دارد و هیچ انسانی از رموز حقیقی عالم آگاهی ندارد و نیاز به راهنما دارد این قانون وحی است و پیامبران مفسر وحی قوم خود هستند .

امام رضا(ع) فرمود: چون در متن افرینش انسان و در میان غرایز و نیروهای مرموز و مختلفی که در وجود انسان است نیرویی نیست که بتواند رسالت تکامل انسان را بر عهده بگیرد و چاره ای جز این نیست که خداوند پیامبری داشته باشد که پیام او را به مردم ابلاغ کند و آنها را آنچه موجب ضرر به آنهاست آگاه کند . بحار /ج/11/ص40

قرآن کریم هدف از آمدن پیامبران را چه می داند :

1) پرورش و آموزش : هوا الذی بعث فی الامیین رسولا منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه ..... جمعه/2 اوست خدایی که میان عرب امی پیامبری از خودشان برانگیخت تا بر آنها آیات وحی را تلاوت کند و آنها را پاک نموده و کتاب حکمت بیاموزد .

2) بندگی خداوند و مبارزه با طاغوت: ولقد بعثنا فی کل امه رسولا ان اعبدوا ا... اجتنبوا الطاغوت به تحقیق فرستادیم در هر امتی رسولی را که مردم را به عبادت خداوند و دوری از طاغوت دعوت نماید نحل/39

3) تامین عدالت و آزادی: لقد ارسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط...... ما پیامبران را با دلیلهای روشن فرستادیم و همراه آنها کتاب و میزان نازل کنیم تا مردم گرایش به عدالت پیدا کنند حدید /6 نتیجه هدف آمدن پیامبران برای این بود که مردم خداجو گردند .

راههای شناسایی پیامبران

فطرت هیچ انسانی اجازه نمی دهد که ادعای بدون دلیل را بپذیرد و کسی که مقام نبوت را از جانب خداوند دارد باید برای اثبات این مقام برای مردم دلایل قابل قبولی ارائه دهد و از طرفی عده ای با سود جویی و کسب شهرت طلبی نیز ادعای باطلی از این مقام را دارند که باید مردم انها را بشناسند .

1) معجزه : باید دارای 3 ویژه گی باشد :

1-کاری که از توانایی نوع بشر (حتی نوابغ) خارج باشد .

2- آورنده معجزه ادعای منصب نبوت و رسالت را داشته باشد و عمل او هم مطابق با ادعای او باشد .

3- جهانیان و افراد جامعه از مقابله و معارضه و آودرن مثل ان عاجز باشند .

ابو بصیر می گوید از امام صادق (ع) پرسیدم  به چه علت خداوند به انبیاء و رسولان و شما معجزه عطا کرده است ؟ حضرت فرمود: برای اینکه دلیلی باشد بر راستگویی آوردنده اش باشد و معجزه علامتی است که خداوند فقط به انبیاء و رسولان و امامان می دهد تا بوسیله آن راستگویی صادق و درغگویی کاذب شناخته شود . بحار /ج11/ص71

2) راه دوم آن است که پیامبر قبلی که نبوت او با دلیل ثابت شده است با ذکر و نام و مشخصات پیامبر آینده را معرفی کند. مثلا بشارتهای تورات و انجیل در مورد آمدن پیامبر اکرم(ص)

3)برای شناخت پیامبران قرائن و شواهدی است که که به طور قطع نبوت و رسالت را ثبت می کند .

چرا هر پیامبری معجزه مخصوص به خود داشت ؟

با اینکه پیامبران هر کار خارق العاده ای می توانستند انجام دهند و هر کدام محجزه ای داشته اند اما تنوع در معجزه وجود داشته است . یکی از دانشمندان به نام ابن سکیت از امام هادی (ع) پرسید چرا خداوند معجزه موسی بن عمران(ع) را با عصا و حضرت عیسی (ع) را  با شفای بیماران و زنده کردن مردگان  و حضرت محمد (ص) را کلام و سخن قرآن قرار داده است ؟ حضرت فرمود : هنگامی که چخداوند حضرت موسی را به رسالت برانگیخت فن رایج در زمان وی سحر و جادو بود و خداوند هم شبیه آن دوره معجزه به حضرت موسی (ع) داد و به مقابله با ساحران پرداخت . وقتی حضرت عیسی (ع) برای هدایت مردم مبعوث شد طبابت و پزشکی رونق بسزایی داشت واز طرف خداوند معجزه ای با فن رایج آن دوره برانگیخت و با زنده کردن مردگان ، معجزه خود را به انها نشان داد و در زمان حضرت محمد (ص) فصاحت و بلاغت و خطبه و انشاء فن رایج آن زمان بوده است آنحضرت از جانب خداوند برای آنها نصایح و مواعظ خود را در قالب کلام بلیغ قرآن بر آنها خواند و حجت را بر آنها تمام کرد .

چرا انبیاء باید معصوم باشند ؟   

1) هدف از بعثت انبیائ تربیت و راهنمایی است و در تربیت مربی باید پاک باشد و لغزش نداشته باشد اگر مربی خودش لغزش داشته باشد چگونه می تواند دیگران را بر حذر دارد .

2) انبیاء مورد اعتماد مردم هستند و اگر در مربی آلودگی باشد اعتماد و اطمینان به آنها حاصل نمی شود . عصمت در انبیائ و امامان اجباری نیست یعنی اینطور نیست که آنها به پاکی مجبور باشند بلکه مانند همه مردم کاملا افرادی توانمند بر انجام گناه بودند ولی چون خطرات گناه را می دانند و از طرفی معرفت و شناخت انها به خداوند بسیار وسیع است باعث می شود با اراده خود گناه نکنند بنابراین انبیاء و امامان نتیجه اراده و انتخاب خودشان و تلاش و فداکاری در راه خداوند است البته خداوند به انها علوم وسیع عنایت کرده است .

امام باقر (ع) فرمود : وقتی خداوند حسن نیت و انتخاب کسی را دانست او را به وسیله عصمت حفظ می کند . بحار/ج78/ص188

امام جعفر صادق(ع) : خداوند به موسی وحی فرستاد که من به همه انسانها توجهی کردم و دربین آنها تواضع تو را نسبت به9 خودم بیشتر یافتم پس به همین جهت تو را به وحی خود اختصاص داده و از بین همگان برگزدیم. وسایل شیعه/ج4/ص1075

مردی از امام جعفر صادق (ع) سوال کرد چرا خداوند یک دسته را شریف و با ویژه گی های نیک و آراسته و دسته دیگر را پست و با خصائص زشت خلق کرده است؟

حضرت فرمود : شریف کسی است که اطاعت خداوند کند و پست کسی است که نافرمانی خداوند کند ، آن مرد سوال کرد :آیا در میان مردم ذاتا گروهی بهتر از گروه دیگر نیست ؟ فرمود : نه، تنها ملاک فضیلت و برتری تقوا است،آن مرد پرسید : به عقیده شما همه فرزندان آدم در اصل یکسانند و ملاک امتیاز فقط تقواست؟ حضرت فرمود: چنین یافتم که آفرینش همه از خاک است پدر و مادر همه آدم و حوا هستند خداوند از ادم و نسل آنها گروهی را انتخاب کرده و تولد آنها را پاکیزه کرده و بدنهای آنها را پاک کرده است در صلب و رحم پدران و مادران و انها را ازکودکی پاک و حفظ کرده است و از میان آنها پیامبران را انتخاب کرده است و فلسفه این امتیاز این است که خداوند هنگام آفرینش آنهامی دانست که انها از او اطاعت خواهند کرد  همتایی برای او نمی گیرند پس علت امتیاز به خاطر اطاعت و عمل انها بوده است. بحار /ج10/ص170

عصیان و گناه حضرت آدم پیامبر الهی چه بود؟

قران داستان را اینگونه بیان می کند: ما به ادک گفتیم : شیطان دشمن تو و همسر توست پس بیرون نکند شما را از بهشت تا در رنج و زحمت قرار گیرید، پس شیطان آدم را وسوسه کرد و آنها از آن درخت خوردند پس لباسهای بهشتی از بدنشان فرو ریخت.  طه /آیه های 116 تا 121 همانگونه که ملاحظه شد نهی خداوند نسبت به حضرت ادم (ع) و حوا فقط جنبه ارشاد و راهنمایی داشت و نخوردن از درخت فقط شرطی بود برای جاوید ماندن در بهشت. نافرمانی حضرت ادم (ع)  یک گناه نبود بلکه ثمره آن تنها اخراج از بهشت و دچار مشکلات دنیایی شدن بود

سوال شد که حضرت آدم اگر گناه نکرد پس توبه او اشاره به چه چیز دارد؟ هر چند خوردن از آن درخت گناه نبود  اما به همین اندازه که حضرت آدم ترک یک فرمان ارشادی کرد از مقام قرب تنزل کرد و حضرت آدم برای دست یافتن به همین مقام اول و بالا توبه کرد و خداوند توبه اش را پذیرفت .

امام رضا (ع) در جواب مامون که از عصیان حضرت ادم (ع) سوال کرد چنین فرمود : آنچه آدم (ع ) انجام داد گناهی نبود تا در برابر آن مستحق دخول آتش باشد بلکه از لغزشهای کوچکی بود که بخشیده شد و انبیاء قبل از نزول وحی ، ممکن است مرتکب شوند.  تفسیر برهان /ج3/ص46

معجزات رسول خدا(ص) چگونه بود ؟

معجزات رسول خدا(ص) دو نوع بوده است : 1- معجزاتی که به تقاضای فردی انجام می گرفت 2- معجزاتی که به صورت جمعی انجام می گرفت و معجز به دست آن حضرت انجام می گرفت مانند سلام کردن سنگ و درخت بر آن حضرت ، شهادت دادن سوسمار بر رسالت رسول خدا (ص) ، شق القمر، زنده کردن مردگان و اخبار دادن آن حضرت از عالم غیب . ابن شهر آشوب می گوید رسول خدا (ص) 4440 معجزه داشته که سه هزار از انها ذکر شده است و قرآن کریم معجزه دائمی آن حضرت بوده است و برای همه زمان و مکانها می باشد .  از جمله کسانی که با شنیدن سخنان فصیح رسول خدا (ص) تحت تاثیر قرار گرفت ولید بن مغیره بود ، ولید از رسول خدا(ص) خواست که آیاتی از قرآن را بر او بخواند رسول خدا(ص) قسمتی از سوره سجده را تلاوت فرمودند این ایات آنچنان شور و هیجان در ولید ایجاد کرد که بی اختیار از جا بر خواست و به محفل دشمنان اسلام رفت و گفت : به خدا سوگند از محمد (ص) سخنی شنیدم که نه شبیه گفتار انسانه است و نه پریان ... گفتار او شیرینی خاصی دارد گفتاری است که بر همه چیز پیروز است این سخنان ولید باعث شد در میان قریش گفتند ولید ابن مغیره دلباخته محمد(ص) شده و مسلمان شده است این اظهار نظر باعث شد که ابوجهل چاره ای بیاندیشد وی ولید را به مجلس مشرکان قریش دعوت کرد  و ولید به انها گفت محمد (ص) دیوانه نیست وی به مشرکان گفت بگوئید محمد ساحر است نسبت سحر به رسول خدا در واقع یک جذابیتن قرآن بوده است آنها تحمل این حقیقت را نداشتند.

معجزات پیامبران اولوالعزم:  

حضرت نوح(ع):          بزرگی که ساختند و به امر الهی رهایی پیدا کردند .

حضرت ابراهیم(ع): در آتش نمرود نسوخت بلکه آتش بر وی گلستان شد .

حضرت موسی(ع): چوبشان و عصای خود را وقتی به زمین می انداختند تبدیل به اژدها می شدوقتی عصای خود را به آب جوشان می زد آب دریا به رنگ سرخ و قرمز می شد و از وسط دیرا می گذشت .  

حضرت عیسی(ع): مردگان را زنده می کرد وشفا می داد .

حضرت محمد (ص): بدون اینکه سواد خواندن و نوشتن داشته باشد می توانستند کتاب آسمانی قرآن را بخوانند .  

علت تعدد پیامبران از جانب خداوند چیست؟

یکی از جلوه های لطف خداوند به بندگانش این است که هیچ امتی در هیچ زمانی بدون راهنما نبوده است و ارسال پیامبران هیچگاه قطع نشده است و زمین از حجت الهی خالی نبوده است، ظرفیت وجودی افراد و ادیان و ملتها به گونه ای بوده است که توان دریافت تمام دستورالعملها ی یک دین کامل را نداشته اند باید توان رشد فکری آنها به مرور زمان پیشرفت می کرد تا قابلیت پذیرش دین کامل تر را پیدا کنند و در زمان رسول خدا(ص) از جانب خداوند کاملترین دین خود به نام اسلام را به همگان معرفی کرده است .

ثم ارسلنا رسلنا تترا.... مار رسولان خود را پی در پی فرستادیم     مومنون/44

محتوای دعوت همه پیامبران از مردم یکسان بود و آن محتوا دع.ت مردم به خدا پرستی و دوری از طاغوت بوده است . پدر و مادر هرگز تمام امور اخلاقی و تربیتی را به فرزندانشان نمی گویند بلکه به صورت مرحله به مرحله به فرزندان منتقل می کنند. دین الهی هم اینگونه بوده استو برای هر قومی پیامبری و در هر عصری بدون پیامبر نبوده است . گرچه همه پیامبران الهی انسانها را به سوی خداوند دعوت می کردند ، اما اعتبار شریعت هر یک از آنها تا زمان فرود آمدن شریعت پیامبر بعدی است که دین قبلی از آن خبر داده است و بعد از آمدن دین جدید از طرف خداوند و مبعوث شدن پیامبر جدید به همراه معجزات و نشانه ها ، همه پیروان اداین قبلی موظف بودند از دین جدید پیروی کنند بنابراین با امدن اسلام تمام ادیان قبلی نسخ و پیروانشان موظفند دستورات اسلام را به عنوان آخرین و کاملترین دین الهی اطاعت کنند و رسول خدا حضرت محمد (ص) آخرین و کاملترین دین را به ارمغان آورده است . 

 

                        للمتقین 



:: موضوعات مرتبط: متن سخنرانی استاد , ,
:: بازدید از این مطلب : 2013
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : موعظه
ت : دو شنبه 20 مرداد 1393

بسمه تعالی

جهان آفرینش

مراحل خلقت جهان در قرآن

قبل از ورود به مراحل خلقت تعریفی از واژه های : ارض ، سماء و یوم داشته باشیم.

ارض: در لغت به پائین هر چیزی ارض گفته می شود .

سماء: به بالای هر پائینی سماء گفته می شود .

یوم: به مقدار زمان میان طلوع و غروب آفتاب و گاهی به مدت طولانی گفته می شود .  

 قرآن مراحل و دوره های خلقت جهان را در چند آیه ذکر کرده است و آیه های آفرینش جهان را به سه دسته تقسیم کرده است :

1- آیاتی که خلقت آسمان و زمین را در شش روز بیان کرده است : ان ربکم الله الذی خلق السموات و الارض فی ستته ایام .اعراف/54 یونس/3 هود/7

2- آیاتی که خلقت آسمان و زمین  و آنچه بین آنهاست را در شش روز بیان کرده است:  الذی خلق السموات و الارض و ما بینها فی ستته ایام.  فرقان/59

3- آیاتی که مجموع آفرینش را در هشت روز گفته است : فقضا من سبع سموات فی یومین ..... فصلت /12

با توجه به آیات خلقت آسمان و زمین در شش روز ، یک نظریه این است که مراد از روز همان دوره است خداوند آسمان و زمین را به گونه ای در دو دوره خلق نموده است که مناسب برای سکونت و زندگی انسان و همه موجودات عالم باشد و فاصله بین زمین و خورشید طوری است که حرارت زمین به مقدار معتدلی نه بسیار سرد و نه بسیار گرم باشد زمین را هوا فرا گرفته که انسان ، حیوانات و نباتات تنفس کنند ، گردش زمین به دور خورشید به سرعتی است که شب وروز متعادل و فصول مختلفی به وجود امده است بعد از خلقت زمین در مقام تنظیم آفرینش دربالای زمین کوههایی برافراشته و در روی زمین انواع و اقسام گیاهان معادت و غیره را به وجود آورده است .

مراحل آفرینش :

1) خلق الارض،خلق شدن 2) جعل فیها رواسی،استقرار و تثبیت3)بارک فیها، تزریق منافع در زمین 4) سواء للسائلین، تامین نیازهای همگان.فصلت/12-9

بعد از خلقت زمین و نیازهای همگانی نوبت می رسد به آسمان آیه این است:

 فقضا من سبع سموات فی یومین و اوحی فی کل سماء امرها.(سپس هفت آسمان در دو دوره ساخته شد و در هر آسمان آنچه می خواست فرمان داده است)

آسمان دارای طبقات متععد است که عدد هفت برای آنها برای آنها در قرآن آمده است. دو نظریه وجود دارد:

1) عدد تکثیر باشد یعنی آسمانهای فراوان و کرات بی شمار 2) ممکن است دال بر تعداد باشد یعنی خداوند هفت اسمان را در دو روزخلق کرده است.

در تفسیر نمونه آیت ا... مکارم شیرازی دورانهای شش گانه خلقت را اینگونه تشریح کرده است:

1) روزی که همه جهان به صورت توده گای شکل بود که با گردش به دور خود از هم جدا گردید و کرات را تشکیل داد .

2)روز ی که این کرات تدریجا  به صورت توده مذاب و نورانی و یا سرد و قابل سکونت در آمدند .

3)روزی که دیگر منظومه شمسی تشکیل یافت و زمین از خورشید جدا شد .

4)روزی که دیگر زمین سرد و آماده حیات گردید .

5) روزی که گیاهان و درختان در زمین ظاهر گشتند .

6) روز ی که سرانجام انسانها و حیوانات در روی زمین ظاهر گشتند .      تفسیر نمونه ج6/ص202

علت خلقت جهان در شش روز :

سوالی که اینجا مطرح شد این است خداوندی که می تواند با یک اراده و در یک لحظه آسمانها وزمین و.... را خلق کند چرا آفرینش جهان را در چند مرحله و دوره قرار داده است ؟

1) اگر آفرینش جهان در یک لحظه بود بشر کمتر می توانست به عظمت و قدرت و علم خداوند پی ببرد، اما وقتی که طبق برنامه منظم و حساب شده انجام گرفته باشد دلیل روشنتر برای آفریدگار و نشانه جدید از عظمت خداوند پیدا می کند .

2)حکمت خلقت جهان در شش روز برای این است که بندگان در همه امور تامل و تدبر داشته باشند حتی اگر بتوانند آنها را در لحظه انجام دهند .

3)نظام آفرینش به تدریج به وجود آمده است چون مادیات باید مسبوق به ماده و مدت باشند.

 چرا در خلقت خداوند مختلف خلق کرده است ، یکی انسان و یکی حیوان و..... ؟

1)شکی نیست که این عالم نظم دارد و نظم آن ذاتی است مثل مراتب اعداد ابتدا یک است و سپس دوم و..... نظم جهان هستی هم اینگونه است .

2) نظامی که در جهان هستی حاکم است ، نظام احسن است یعنی هر چه خلق شده است در نهایت نیکویی است و در قرآن آمده: ولن تجد لسنه تبدیلا. احزاب /62 هرگز در سنت خداوند تغییری نخواهی یافت .

3)یک سری قوانین کلی بر این نظام هستی حاکم است که خداوند طبق آن قوانین جهان هستی را اداره می کند و هرگز کاری را خارج از این قوانین انجام نمی دهد .

4)یکی از قوانین این نظام هستی ، قانون علت و معلول است ، به موجب این قانون هر موجودی جایگاه و مقام خودش را پیدا می کند هر موجودی بتواند هرمعلولی را به جای هر علتی پیدا کند مثلا اثر شعله کبریت یا اثر شعله خورشید یکی باشد و حال اینکه اینگونه نیست وعلت هرکدام و اثر هرکدام فرق دارد

بنابراین اینگونه نیست که هر موجودی بر حسب لیاقتش خلق می شود و بر اساس ظرفیت و درجه انها چون برخی از موجودات از دیدگاه انسان زشت هستند مثل برخی حیوانات. مثلا یک خودرو از اجزای زیادی همچون پیچ ، مهره های کوچک و بزرگ ، بدنه ، موتور ، چرخ ، چراغ و فرمان و.... تشکیل شده است ولی اینطور نبوده است که سازنده ابتداء تمام قطعات مساوی را یکسان تولید کرده و بعد یکی را فرمان و یکی را چرخ و .... داده باشد بلکه از اول هر یک از پیچ ، و سای لوازم را به طور جداگانه تولید کرده است و هر یک را جای خود قرار داده تا ماشین بتواند کار خودش را درست انجام دهد .

شیاطین جن و شیاطین انس چگونه اند ؟

شیاطین جمع کلمه شیطان است و شیطان مفهومی وسیع دارد و در لغت یعنی شریر. به هر موجود شرور گفته می شود در میان شیطان جن فردی معرفی است که در شیطنت مقام بالایی دارد و او ابلیس است و خداوند و را در قرآن از سنخ جن معرفی می کند . فسجدوا الا ابلیس کان من الجن.   کهف /50 

ابلیس بعد از نافرمانی خداوند دشمنی عظیم نسبت به آدم و فرزندانش پیدا کرد شیطان از وسوسه های ساده شروع می کند و آرام آرام دام های بزرگتر پهن می کند و هر چه مورد رضای خداوند نیست آن را زیبا جلوه می دهد شیطان یارایی ندارد کسی را وادار به گناه کند بلکه فقط وسوسه می کند، دست یار ابلیس شیاطین جن هستند و ایشان به وسیله وسوسه های مختلف به شیاطین انس پیغام های پنهانی می دهند و به همراهی همدیگر در پی گمراهی مردم هستند. تفسیر المیزان ج7ص491

-شیاطین جن از یاران ابلیس هستند و در پی اغوای ادمها هستند البته در آفرینش جن ها دارای لطافت اند و برای ما قابل روئیت نیستند .

- شیاطین انس انسانهایی هستند که تحت فریب شیطان به فساد و شرارت مشغولند و اینها ولایت شیطان بر خود را می پذیرند .

همه ما باید مزاقب باشیم که شیطان ما را فریب ندهد چرا که جهان در حال دگرگونی است و انسان تا زنده است احتمال فریب  خوردن از شیطان جن و انس برای پرتگاه و سقوط از آن متصور است .

عالم غیب یعنی چه ؟  

غیب یعنی پوشیده بودن چیزی از حواس و ادراک ، هر آنچه از کسی غایب و مخفی باشد غیب گفته می شود ، بسیاری از حقایق دینی  و غیر دینی قابل درک با حواس ظاهری نیست و باید از راههای مثل عقل، وحی درک شوند و برخی از آنها عبارتند از : خداوند، قیامت، امام عصر (عج) ، عقاب و ثواب، رجعت ، احوالات انبیاء و حوادث آینده و ..... از مصادیق غیب هستند.  

خداوند: هر چند از هر پیدایی پیدا تر است اما از دیدگان ظاهری پنهان است .

وحی:همگان نمی توانند درک کنند و از الهامات الهی بر پیامبران است .

اما عصر(عج): از دید همگان غایب است .

ملائکه : بشر نمی تواند با دید ظاهری او را همیشه ببیند ام پیامبران می بینند .

بهشت و جهنم : از حوادث غیب استد اینکه چه ویژه گی دارند را می دانند ام حقیقت آن را نمی بینند .

عقاب و ثواب: هم پاداش و هم عذاب خداوند را می بینند اما حقیقیت هر دو برای آنها پنهان است .

قیامت : از احوال و حوادث آن آگاهی واقعی ندارند .

رجعت: چگونگی بازگشت عده ای از اولیاء خداوند .  

هدف از آفرینش این عالم چه بوده است ؟

در قرآن آمده: ما آسمان و زمین و آنچه در بین آنهاست با بازیچه نیافریدیم جهان برای ما اسباب بازی نیست نیافریدیم مگر به حق . دخان /44

آیا خداوند بشر و موجودات را به خاطر سود خودش خلق کرده است یا هدف دیگری داشته است؟

قطعا خداوند به خاطر سود خودش بشر و موجودات را خلق نکرده است چون هیچ نیازی ندارد و او غنی است بلکه هدف خداوند فایده رساندن به دیگران است تا موجودات به تکامل برشند و نقص آنها برای کمال خصوصا انسانها از بین برود .

خداوند جهان و انسان را آفرید تا همه به سوی کمال حرکت کنند و انسان برای رفع نیازهای خود نهایت استفاده را بکند در یک جمله همه را برای تکامل انسان خلق کرده است و انسان را برای خداوند گرایی. در قرآ ن: و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون . ذاریات /56 جن و انس را جز برای بندگی و اطاعت نیافریدیم تا به کمال برسند و در خلقت انسان فرمود : افحسبتم انما خلقنا کم عبثا و انکم الینا لا ترجعون . مومنون/115 آیا گمان می دارید که شما را عبث و بیهوده آفریدیم و شما به سوی ما باز نمی گردید ؟  یعنی آیا فکر می کنید به سیر تکاملی خود به سوی یک واقعیت مطلق ادامه نمی دهید و به سوی خدا بازنمی گردید؟ و در جای دیگر فرمود : الذی خلق الموت و الحیاه لیبلوکم ایکم احسن عملا. ملک/2 خداوند مرگ و زندگی را آفرید تا شما را بیازماید که کدام نیکوکاترید. یعنی انسان را خلق کرد و او را در جهان امتحان و آزمایش و ابتلاء می کند تا انسان با اختیار و اراده خود حرکت تکاملی خودش را دنبال کند .

دسته بندی هدف از آفرینش : 1) عبادت و بندگی خداوند : بر اساس آیات و روایات ، همه هستی تسبیح خداوند را می گویند و مشغول عبادت هستند و عبادت خلقت است . و ان من شیء الا یسبح بحمده و لکن لا تفقهون تسبیحهم و اسراء/44 همه موجودات عالم به تسبیح خداوند مشغولند اما شما تسبیح آنها را نمی فهمید .

2) وصول به مبداء نور هستی : ان الی ربک المنتهی. علق/8 انتهای سیر انسان به سوی خداوند است . انا لله و انا الیه راجعون . بازگشت همه به سوی خداوند است .  انسانهایی که از فیض الهی استفاده کنند به نهایت درجه ایمان و کمال می رسند و کسی که به تکامل برسد در واقع به رحمت خداوند دست رسی پیدا می کند و در بهشت در جوار عرش الهی بهره می برد .                                                                والعاقبه للمتقین



:: موضوعات مرتبط: متن سخنرانی استاد , ,
:: بازدید از این مطلب : 1447
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : موعظه
ت : دو شنبه 20 مرداد 1393

بسمه تعالی

صفات خداوند

نام های خداوند در قرآن : بیش از 200 نام خداوند در قران ذکر شده است . اصطلاحا 99 تای آنها به عربی اسمائ الحسنی است (( نام های نیکوی خداوند)) هر چند تعداد نام های خدا شامل صفت ها و کلمه ها از 99 عدد ممکن است بیشتر باشد

اسماء الحسنی به سه گروه تقسیم می شود :

 1- اسماء جمالی 55 نام برای کسب رحمت و روزی بکار می رود 2- اسمائ جلالی 22 نام برای ایجاد عداوت و از میان بردن حریف استفاده می شود . 3- اسماء مشترک 22 نام بسته به نیت ، خاصیت هر دو گروه قبلی را دارد. ((تناولی ص33))

یکی از اسامی خداوند که بر کسی دانسته نیست اسم اعظم است .

نام ها وصفات خداوند در قرآن تصریح شده است برخی از آنها عبارتند از: احد، آخر، احسن الخالقین، احکم الحاکمین، اسرع الحاسبین ، اعلی، اعلم، اکرم، الله، باری ، باطن ، جبار، حفیظ، حکیم، علیم، خالق، خیرالحاکمین، خیرالراحمین، خیرالرازقین، خیرالناصرین،رحمن، رحیم ، شفیع، بصیر، صمد، عالم و... برخی دیگر از نامها و صفات خداوند در قرآن نیامده است اما توسط پیامبر(ص) و معصومین وارد شده است.

صفات خداوند :

صفات خداوند را می توان از طریق صفات جلال و صفات جمال شناخت.

1) صفات جلال خداوند به صفاتی گفته می شود که نشان دهنده کمال وجودی خداوند است مانند علم ، قدرت ، حیات ، اختیار و....

2)صفات جمال خداوند به صفاتی گفته می شود که خدا اجل و برتر از آن استکه به آنها وصف شود چون این صفات نشانه نقص و کاستی و عجز و ناتوانی است و خداوند غنی و منزه از هر نقص و عیب است .

3) قدیم و ابدی : همیشه بوده و همیشه خواهد بود و برای خداوند آغاز و پایانی متصور نیست .

4)مرید: یعنی صاحب اراده می باشد و کارهایش مجبوری نیست و هر کاری انجام می دهد دارای حکمت است

5)متکلم: یعنی خداوند می تواند امواج صدا را در هوا ایجاد کند و با پیامبران خود سخن بگوبد نه اینکه تکلم از زبان ، لب و حنجره باشد (از معجزات خداوند)

6)صادق : یعنی در گفتار خود راستگو است و شائبه کذب در گفتار خداوند وجود ندارد چرا که دروغ روش افراد عاجز و ناتوان است و خدا از همه اینها مبرا است .

7) ذاتیه: این صفات عین ذات است همه صفات خداوند ذاتی است این طور نیست که این صفات زائد بر ذات باشد .

8) فعلیه: از آنجا که این صفات خداوند از مقام فعل خدا انتزاع است یعنی خداوند به گونه ای است که همه موجودات دیگر در خلق و رزق و ..... نیازمند او هستند .

9)صفات تسلبی: آن دسته از صفاتی هستند که نقصی و کاستی را از خداوند نفی می کنند .

10) صفات ثبوتیه: آن دسته از صفاتی هستند که کمالی از کنالات خداوند را بیان می کند . علم ، قدرت و.....

راههای شناخت صفات خداوند :

1)عقل:عقل می تواند وجود موجودی را غنی بالذات است را اثبات کند وقتی به این مرحله رسید می تواند صفات خداوند را ثبوتیه و سلبیه را درک کند و بفهمد عقل می گوید خداوند واجب الوجود است یعنی همیشه بوده است و خداوند شریکی ندارد .

2) فطرت : فطرت پاک انسانی راهی است که می توان به شناخت صفات خداوند دسترسی پیدا کرد فطرت انسان خداوند را یگانه می داند شریک و چند خدایی را قبول ندارد .

3)مطالعه جهان طبیعت: از مطالعه و بررسی نظم در جهان هستی ، حیوانات و گیاهان حتی خود انسان پی به ناظم و خالق بی نظیر برده می شود و در نتیجه پی به علم و قدرت و دیگر صفات خداوند می برد.

4) کشف و شهود باطنی: انسان بر اثر تکامل و رشد روحی و معنوی و کسب فضائل و تقوا به جایی می رسد که می تواند بسیاری از حقایق از جمله صفات جمال و جلال خداوند را از طریق مشانده درک کند .

در قرآن : والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا. عنکبوت/ 69 آنانکه در راه ما تلاش کنند قطعا به راههای خود ، هدایتشان خواهیم کرد .

و در جای دیگر : ان یتقوا الله یجعل لکم فرقانا. انفال/29 اگر از خداوند تقوا داشته باشید برای شما وسیله ای جهت جدا ساختن حق از باطل قرار می دهد .

5) مراجعه به ایات و روایات : منبع جوشان قرآن و سنت ، حقایق ارزشمندی را درباره خداشناسی صفات خداوند می توان پیدا کرد و در اختیار بشر قرار گرفته است آیات و روایات معارفی هستند که بیشترین کمک را به عقل برای شناخت صفات خداوند می کنند .

ثمره ایمان به صفات خداوند:

1)معرفت به خدا بیشتر می شود : معرفت به خداوند از طریق ایمان به نامها و صفات خداوند سبب می شود که یقین و اعتقاد عمیق به خداوند پیدا کنیم .

2) ایمان به اسماء و صفات خداوند می تواند در عبادت و پرستش  خداوند تاثیر بسزایی داشته باشد و موجب ذکر و تقویت بیشتر می شود . یا ایها الذین امنوا اذکرو الله ذکرا کثیرا/احزاب 41

3) می توان خداوند را با این صفات و نامها صدا زد "

و لله الاسماء الحسنی فادعوه بها و.... اعراف /180 خداوند دارای زیباترین نامهاست .

4) ایمان داشتن به صفات خداوند موجب زندگی خوش و سعادت در دنیا و آخرت می شود .

پاسخ به چند شبهه در مورد صفات خداوند :

اگر خداوند به هر کاری قادر است آیا می تواند مثل خودش را خلق کند؟ قدرت و توانایی هیچ وقت به محالات تعلق ندارد مثل این است که شما به ریاضی دانی بگویی آیا قادر هستی کاری بکنی که 2+2 بشود 5  پس اگر این دانشمند نتواند چنین کاری بکند نشان دهنده عجر و ناتوانی او نیست اگر خداوند مثل خودش را بیافریند آن شیء نیز باید هم واجب الوجود باشد و نیز ممکن الوجود اینکه موجودی هم واجب الوجود باشد هم ممکن الوجود محال و اجتماع نقیضین پیش می آید.

اگر خداوند عادل است چرا کودک فلج ، کر ، کور و... می آفریند ؟ اگر انسان به خیر و برکت دست یابد مدعی می شود که این از علم و هنر و تدبیر خودش بوده است و اگر دچار یک گرفتاری یا مشکلی شود آن را از طرف خداوند می بیند  آنچه مصیبت در دنیا و آخرت بر فردی می رسد نتیجه عملکرد خود اوست .    بما کسبت ایدی الناس....... روم /41

مثلا اگر خداوند فرمود شراب نخورید ، مال یتیم و لقمه حرام نخورید و...... اما پدر و مادر قبل از انعقاد نطفه رعایت نکنند فرزند انها علیل است و یا زمان انعقاد نطفه هنگام طلوع یا غروب آفتاب نباشد و.....

اگر شیطان شر است پس چرا خداوند موجودی شرور را خلق کرده است ؟  خداوند شیطان را شیطان نیافریده است به این دلیل که سالها هم نشین فرشتگان و مقربان درگاه الهی بود ولی بعدا از آزادی خود سوء استفاده کرد و بنای طغیان و سرکشی گذاشت پس او در آغاز آفرینش پاک بود و انحرافش در اثر خواست خودش بود  و از طرفی وجود شیطان برای افراد با ایمان و آنهایی که می خواهند راه حق را طی کنند زیان بخش نیست بلکه وسیله تکامل است .

گفته شد خداوند با موسی خواست صحبت کند کلام را در درختی خلق کرد و با موسی سخن گفت درست است  ؟   

اگر شما صدای شخصی را از بلند گو بشنوید آن سخنان را به بلند گو نسبت می دهید یا به سخنران ؟

مسلما به سخنران نسبت می دهید در اینجا نیز سخنران درخت نبوده بلکه خداوند بوده است .

اگر خداوند عادل است پس چرا به برخی مقام عصمت داده و عده ای را از گناه مصون کرده است ؟ معنی عدل الهی این نیست که خداوند هر نعمتی را به موجودی عطا فرمود به سایر مخلوقات هم همان را عطاء کند چون این رفتار با علم و حکمت خداوند منافات دارد . انبیاء و معصومین دعوت و رهبری مردم به سوی خداوند را بر عهده دارند باید دارای عصمت باشند مثلا در مباحث علمی اول راهنمایی را به کودک دبستانی کلاس اول آموزش نمی دهند چون توان آن را ندارد.

با توجه به اینکه پوست انسان بر اثر آتش  می سوزد آیا عذاب پوست جدید عادلانه است ؟ امام صادق (ع) فرمود: ملاحظه کن یک خشت پوسیده و فرسوده را خرد می کنی و سپس همان خاک را گل کرده و در قالب میریزی و یک خشت نو از آن می سازی این همان خشت اول است . در واقع پوستهای جدید همان پوستهای قبلی است .

اگر اراده خداوند بر عبودیت بندگان است پس چرا این همه کافر در دنیا وجود دارد ؟ هدف عبادت اجباری نبوده است بلکه عبادت و بندگی توام بااراده و اختیار است مثلا گفته می شود  من این مسجد را برای نماز خواندن مردم درست کرده ام مفهومش این است که ان را آماده برای این کار ساختم نه اینکه مردم را به اجبار به نماز وادار کنم پس خداوند انسان را آماده برای اطاعت و بندگی ساخته نه مجبور به عبادت .              من نکردم خلق تا سودی کنم                                            خلق کردم من تا که جودی کنم

آیا انسانها مظهر صفات الهی هستند ؟ هنگامی که آثاری از صفات الهی در وجود مخلوقی پدید آمد آن مخلوق ، مظهر آن صفت از صفات خدا می شود وقتی  آثار رحمت و تفقد و رافت در وجود انسانی ظاهر شود ، آنگاه می گوئیم صفت رافت و صفت رحمت الهی در او ظهور کرده است . انسان خلق شده است تا به سوی کمال و مظهر الهی و حرکت و رشد کند نمونه های تاریخی انسان کامل مثل همسر فرعون و مریم رسول اکرم (ص) ، اگر انسان به سوی کمال و معرفت و صفات الهی قدم گرفت  می تواند گوشه ای از مظهر صفات الهی را به همگان نشان بدهد چون بشر خلیفه الله است در روی زمین ، در این راه که بسیار دشوار است باید سعی کنیم همانند راه رفتن که همه اعضای بدن باید هماهنگ هم حرکت کنند باشد .

آن انسانی کامل است که بتواند مظهر همه اسماء و صفات باشد یعنی جامع باشد.

1- همه باید تلاش کنیم گوشه ای از صفات الهی را در خودمان به نمایش بگذاریم .

2- ارتباط عمیق و با تفکر، خداوند می توان به کمال حقیقی رسید .

3- اراده خودمان را قوی در برابر شهوات و هوای نفس داشته باشیم .

4- برای رسیدن به مظهر صفات الهی ، تلاش کنیم تا آگاهی و شناخت خودمان را افزایش دهیم .



:: موضوعات مرتبط: متن سخنرانی استاد , ,
:: بازدید از این مطلب : 1460
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : موعظه
ت : دو شنبه 20 مرداد 1393

بسمه تعالی

خداشناسی

امکان شناخت خداوند: یکی از پرسشهای اساسی درباب اوصاف الهی این است که آیاا انسان باتوجه به اینکه خدا به هیچ چیزی شبیه ومانندنیست توانائی شناخت صفات الهی رادارد؟بسیاری ازاندیشمندان معتقد به امکان شناخت خداوند هستند و معتقدندکه عقل انسان این قدرت راداردکه اوصاف خدارابشناسد .

دلایل این دیدگاه:

1)  دلیل عقلی:عقل انسان درکی ازصفات الهی دارد زیرا هرعاقلی وقتی میگوید خداعالم است یاخداقادراست بیشتر پی به معنای آن صفت می برد .

2)  دلیل نقلی:قران مجید ازیک سوء انسانها را به تعقل وتدبردرآیات الهی دعوت میکندوازسوی دیگردرآیات متعددی صفات الهی رابیان می دارداگرصفات الهی قابل فهم نبودچنین دعوتی لغوبوده است درصورتی که خداوند مبّراازلغوّیت است .

قرآن هدف ازآفرینش آدمیان راپرستش وعبودیت الهی می داند:وماخلقت الجن والانس الالیعبدون .ذاریات/56 .ودرجای دیگردرقرآن:سبجانه وتعالی عمایصفون/انعام100 .خداوند پاک ومنزه ازآنچه وصف میکننداست .                        

حضرت علی (ع)دربیانی به این راه شناخت اوصاف الهی فرمودند:خردها را برچگونگی صفات خود آگاه نکرد،لیکن هرگزآنهارااز مقدارلازم معرفت خود محجوب نبایدکرد .نهج البلاغه خطبه49 هرگزتسلط کامل نمی توان برذات واوصاف الهی پیداکردولی بشربه مقدار توانائی خودمی تواند اوصاف خداوند رابشناسد.

اصول ده گانه شناخت خداوند:

1)  اصل ذات خداوند:ذات خداوندیگانه است یکتایی بی ماننداست همه به اونیازمندند وکسی نیست که بااوضدیت کندوبه مرورزمان وگذشت روزگاراورانابودنخواهدکردوبه ظاهروباطل هرچیزی آگاهی دارد .

2)  اصل پاکیزگی ومبّرابودندخداوند: خدانه جسم است ونه دارای صورت نه جوهراست ونه دارای حدومقدار،با اجسام قابل اندازه گیری نیست منزه ومبّرا ازهراندازه گیری است وبه بندگانش ازرگ گردن نزدیکتراست .

3)  اصل قدرت خداوند: خداوند زنده وتواناودارای تسلط وغلبه است .قصوروناتوانی دراوراه ندارد،نه خواب ونه بیداردراوتصورنمی شود«لاتاخذه سنه ولانوم» نابودی ومرگ براوراهی ندارد.آسمانهاهمانندطوماری پیچیده دردست قدرت اوست هیچ چیزی ازقدرت خداوند دورنیست وتمام دگرگونیها وحوادث دردست اوست .

4)  اصل علم خداوند: خداوند به تمام  دانستنی ها دانا و آگاه است و علمش به تمام انچه در اعماق زمین می گذرد هیچ چیزی حتی به اندازه ذره ای در روی زمین و اسمان از علم و دانش او پنهان نیست و به تمام رازهای عالم آگاهی دارد . علم خداوند تازگی ندارد .

5)  اصل اراده خداوند: خداوند دارای اراده است و کلیه حوادث و وقایع با تدبیر او جریان پیدا می کند . همه موجودات ریز و درشت به فرمان و قضا و قدر او انجام می شود و هر چه او بخواهد همان می شود .

6)  اصل سمیع و بصیر بودن خداوند : خداوند بینا و شنواست و هیچ چیزی از او پنهان نیست و همه دیدنی ها از چشم خداوند پنهان نیست .

7)  اصل کلام خداوند : خدا به کلامی ازلی قدیم که قائم به ذات اوست تکلم می کند و کلامش مانند کلام بشر نیست سخن او مثل انسان صوتی نیست و دید چشمش دید بشری نیست ، قرآن ، تورات ، انجیل و زبور از کتابهای خداوند هستند

8)  اصل افعال خداوند: هیچ موجودی غیر از ذات خدا و جود ندارد  مگر به فعل او پیدا شده و از سرچشمه خداوند به بهترین و کاملترین روش داده است . خشم و غضب و عنایت به همه موجوادت بر حسب تدبیر است .

9)  اصل روز رستاخیز خداوند : خداوند به سبب مرگ ، روح را از بدن افراد بشر خارج می کند و در روز قیامت مردگان را زنده می کند و از قبرها خارج می کند و هر انسانی همه اعمال خود را چه زشت و چه خوب می بیند .

در قرآن : لا یغادر صغیره و لا کبیره الا احصاها /کهف 49

10) اصل نبوت رسولان خداوند: خداوند فرشتگان را آفرید و پیغمبران را فرستاد .

راههای خدا شناسی :

از یک نگاه می توان عمده ترین راههای عمومی خداشناسی را در سه گروه :

1- از راه دل    2- از راه تجربه       3-از راه عقل می توان پیدا کرد .

1) از راه دل : نقطه آغازین خداشناسی از راه دل با فطرت انسانی شروع می شود و منظور از خداشناسی از راه فطرت یعنی آدمی به اقتضای سرشت و ذات خود به سوی کمال مطلق گرایش دارد و فطرتا میل به عبادت و پرستش دارد در مرحله بعد عوامل محیطی نیز در آموزش وی تاثیر دارد ، این راه بهترین روش خداشناسی است چون اگر به ندای درون و دل خود گوش کنیم دل و جان ما به حضرت تعالی گواهی می دهد البته گاهی عوامل مادی و نیازهای بشر ممکن است حجاب این شنیدن بشود .

2)از راه تجربه : بشر با مشاهده طبیعت این عالم و مطالعه تجربی آن می تواند پی به خداشناسی ببرد در این راه برهان نظم بهترین روش و دلیل برای رسیدن به هدف است برهان نظمی با مصداق مثل :

1- مجموعه اشیاء مادی 2- همه اعضای طبیعی عالم بدون دخالت انسان است 3-اعضای طبیعی این عالم کاملا هماهنگ و بر اساس نظم است 4- هر پدیده منظمی قطعا پشت آن یک نظم  دهنده مدبر و قوی وجود دارد .

3) از راه عقل : این راه عظمت خداوند را بر اساس اصول وروش  کاملا عقلی ثابت می کند ادله فلسفی اثبات خدا ، نمونه ای روشن از کاوشهای عقلی برای اثبات خداوند است .

آثار خداشناسی

1) آرامش فردی و نقش موثر در زندگی : امروزه تمدن بشری با پیشرفت زندگی ماشینی در زندگی اضطراب و استرس را بیشتر کرده است ، جامعه بشری اگر ایمان به خدا داشته باشد آرامش فردی و نیز در زندگی از اضطراب و دلهره به دور است .

2) اجابت دعا: با رعایت تقوا و ایمان به خداوند بشر به درجه ای می رسد که قادر به دخل و تصرف در عالم کائنات می شود و خداوند چون می شنود و می بیند به نیازهای و تقاضای فرد خدا جوی پاسخ مثبت می دهد .

3)وحدت اجتماعی: جامعه ای که اهل ایمان باشند با یکدیگر برادرند و همه در صلح و اشتی با هم زندگی می کنند، در نتیجه همه در رحمت الهی قرار دارند .

موانع شناخت خدا :

1) شیطان: در قران آمده: شیطان بر آنان مسلط شده و یاد خدا را از خاطر آنها برده است آنها حزب شیطانند بدانید حزب شیطان زیانکارانند     مجادله/19 تمام تلاش شیطان این است که سرمایه خدا خواهی را از انسان بگیرد .

2) علقه های دنیایی : کسی که غرق در دنیا و زینت های دنیایی شد از عظمت خداوند غافل می شود و دست به هیچ کار انسانی و عاطفی نمی زند و چنین افرادی دل کندن از دنیا برایشان سخت است .

3)گناه و معصیت :  از دیگر عوامل فراموشی خداوند گناه است . گناه همچون پرده ای  بین انسان و خدا آویخته می شود و این گناه خود حجاب در معرفت به خدا می شود .

شیخ صدوق(ره) از امام رضا (ع) نقل می کند که شخصی پرسید : چرا خدا محجوب است (نمی توان او را دید) حضرت فرمود : او محجوب نیست این که شما او را نمی بینید در اثر کثرت گناه است که هماهند پرده ای جلوی شهود فطرت را می گیرد و نمی گذارد انسان با چشم فطرت خداوند را مشاهده کند  فطرت در قرآن ص/103 توحید شیخ صدوق /ص252

نتیجه دوری از خداوند :

1) باعث غفلت و خود فراموشی می شود.            2)گرایش به فساد پیدا می کند .

3)سوء عاقبت می شود .                                   4)قساوت قلب پیدا می کند .                       5)حیا از بین می رود .

راههای نزدیک شده به خداوند :

1) ایمان نظری و عملی به خداوند                      2)انجام واجبات و ترک محرمات .

3)عمل صالح                                                4) شناخت پیامبر (ص) و ائمه (ع)

امام صادق (ع) فرمود : خداوند ایمان را به هفت شعبه تقسیم کرده است : 1-بر و نیکوکاری 2- صدق و راستگویی 3- رسیدن به درجه یقین 4- نیل به مقام رضا و خشنودی خداوند . 5- وفای به عهد و پیمان 6- علم و معرفت 7-حلم و بردباری و صبر (اصول کافی /ج3ص74)

نتیجه ایمان به خدا : هنگامی که حضرت یوسف(ع) را در بازار مصر در معرض فروش قرار دادند ، مردی با دیدن چهره پاک و معصومانه آن حضرت متاثر شد و رو به مردمی که برای خرید و فروش برده جمع شده بودند گفت : به این کودک غریب و بی گناه رحم کنید و با او مهربان باشید حضرت یوسف (ع) که با وجود سن کم از ایمان و اعتماد به نفس کاملی برخوردار بود به ان مرد رو کرد و گفت : آن کسی که خدا را دارد گرفتار غربت و تنهایی نمی شود خداوند پناه او خواهد بود . مجموعه ورام ج1 ص33

عشق و علاقه شعیب (ع) به خدا : رسول خدا فرمود : حضرت شوق شعیب از خداوند چنان می گریست که نابینا شد خداوند بینایی او را برگرداند او باز اشک ریخت تا باز بینایی اش رااز دست داد ، خداوند برای بار دیگر لطف نمود و بینایی اش را پیدا کرد . شعیب (ع) باز هم اشک ریخت تا نابینا گشت در مرتبه چهارم خداوند فرمود : ای شعیب تا کی به چنین وضعی ادامه می دهی اگر از آتش عذاب می هراسی تو را از آن حفظ می کنم و اگر شوق بهشت را داری آن را ارزانی ات خواهم کرد شعیب (ع) عرض کرد معبودا تو میدانی که گریه من از بیم آتش و عذاب نیست و نیز برای شوق بهشت هم نیست بلکه دلم و قلبم دلبسته عشق توست .             میزان الحکمه ج2 ص954

هر که آمد به جهان اهل فنا خواهد بود                                      آنکه پاینده و باقی است خدا خواهد بود .   

نکات مهم :

1- خداشناسی سرلوحه همه کتب آسمانی است. 2 - بسم ا... الرحمن الرحیم رمز خدا محوری، و جایگزینی این نام در زمره کفار است .

3- تمام ادیان الهی و اسمانی اصول مشترکی مثل توحید ، معاد و عمل صالح دارند . 4- اعتقاد به خداوند همه قدرتهای دیگر را در چشم انسان کوچک نشان می دهد . 5- خدا محوری انسان را به اوج معرفت و کمال می برد .

فصل دوم : صفات خداوند

نام های خداوند در قرآن : بیش از 200 نام خاوند در قران ذکر شده است . اصطلاحا 99 تای آنها به عربی اسمائ الحسنی است (( نام های نیکوی خداوند)) هر چند تعداد نام های خدا شامل صفت ها و کلمه ها از 99 عدد ممکن است بیشتر باشد

اسماء الحسنی به سه گروه تقسیم می شود :

 1- اسماء جمالی 55 نام برای کسب رحمت و روزی بکار می رود 2- اسمائ جلالی 22 نام برای ایجاد عداوت و از میان بردن حریف استفاده می شود . 3- اسماء مشترک 22 نام بسته به نیت ، خاصیت هر دو گروه قبلی را دارد. ((تناولی ص33))

یکی از اسامی خداوند که بر کسی دانسته نیست اسم اعظم است .

نام ها وصفات خداوند در قرآن تصریح شده است برخی از آنها عبارتند از: احد، آخر، احسن الخالقین، احکم الحاکمین، اسرع الحاسبین ، اعلی، اعلم، اکرم، الله، باری ، باطن ، جبار، حفیظ، حکیم، علیم، خالق، خیرالحاکمین، خیرالراحمین، خیرالرازقین، خیرالناصرین،رحمن، رحیم ، شفیع، بصیر، صمد، عالم و... برخی دیگر از نامها و صفات خداوند در قرآن نیامده است اما توسط پیامبر(ص) و معصومین وارد شده است.

صفات خداوند :

صفات خداوند را می توان از طریق صفات جمال و صفات جلال شناخت.

1) صفات جلال خداوند به صفاتی گفته می شود که نشان دهنده کمال وجودی خداوند است مانند علم ، قدرت ، حیات ، اختیار و....

2)صفات جمال خداوند به صفاتی گفته می شود که خدا اجل و برتر از آن استکه به آنها وصف شود چون این صفات نشانه نقص و کاستی و عجز و ناتوانی است و خداوند غنی و منزه از هر نقص و عیب است .

3) قدیم و ابدی : همیشه بوده و همیشه خواهد بود و برای خداوند آغاز و پایانی متصور نیست .

4)مرید: یعنی صاحب اراده می باشد و کارهایش مجبوری نیست و هر کاری انجام می دهد دارای حکمت است

5)متکلم: یعنی خداوند می تواند امواج صدا را در هوا ایجاد کند و با پیامبران خود سخن بگوبد نه اینکه تکلم از زبان ، لب و حنجره باشد (از معجزات خداوند)

6)صادق : یعنی در گفتار خود راستگو است و شائبه کذب در گفتار خداوند وجود ندارد چرا که دروغ روش افراد عاجز و ناتوان است و خدا از همه اینها مبرا است .

7) ذاتیه: این صفات عین ذات است همه صفات خداوند ذاتی است این طور نیست که این صفات زائد بر ذات باشد .

8) فعلیه: از آنجا که این صفات خداوند از مقام فعل خدا انتزاع است یعنی خداوند به گونه ای است که همه موجودات دیگر در خلق و رزق و ..... نیازمند او هستند .

9)صفات تسلبی: آن دسته از صفاتی هستند که نقصی و کاستی را از خداوند نفی می کنند .

10) صفات ثبوتیه: آن دسته از صفاتی هستند که کمالی از کنالات خداوند را بیان می کند . علم ، قدرت و.....

راههای شناخت صفات خداوند :

1)عقل:عقل می تواند وجود موجودی را غنی بالذات است را اثبات کند وقتی به این مرحله رسید می تواند صفات خداوند را ثبوتیه و سلبیه را درک کند و بفهمد عقل می گوید خداوند واجب الوجود است یعنی همیشه بوده است و خداوند شریکی ندارد .

2) فطرت : فطرت پاک انسانی راهی است که می توان به شناخت صفات خداوند دسترسی پیدا کرد فطرت انسان خداوند را یگانه می داند شریک و چند خدایی را قبول ندارد .

3)مطالعه جهان طبیعت: از مطالعه و بررسی نظم در جهان هستی ، حیوانات و گیاهان حتی خود انسان پی به ناظم و خالق بی نظیر برده می شود و در نتیجه پی به علم و قدرت و دیگر صفات خداوند می برد.

4) کشف و شهود باطنی: انسان بر اثر تکامل و رشد روحی و معنوی و کسب فضائل و تقوا به جایی می رسد که می تواند بسیاری از حقایق از جمله صفات جمال و جلال خداوند را از طریق مشانده درک کند .

در قران : والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا. عنکبوت/ 69 آنانکه در راه ما تلاش کنند قطعا به راههایخود ، هدایتشان خواهیم کرد .

و در جای دیگر : ان یتقوا الله یجعل لکم فرقانا. انفال/29 اگر از خداوند تقوا داشته باشید برای شما وسیله ای جهت جدا ساختن حق از باطل قرار می دهد .

5) مراجعه به ایات و روایات : منبع جوشان قرآن و سنت ، حقایق ارزشمندی را درباره خداشناسی صفات خداوند می توان پیدا کرد و در اختیار بشر قرار گرفته است آیات و روایات معارفی هستند که بیشترین کمک را به عقل برای شناخت صفات خداوند می کنند .

ثمره ایمان به صفات خداوند:

1)معرفت به خدا بیشتر می شود : معرفت به خداوند از طریق ایمان به نامها و صفات خداوند سبب می شود که یقین و اعتقاد عمیق به خداوند پیدا کنیم .

2) ایمان به اسماء و صفات خداوند می تواند در عبادت و پرستش  خداوند تاثیر بسزایی داشته باشد و موجب ذکر و تقویت بیشتر می شود . یا ایها الذین امنوا اذکرو الله ذکرا کثیرا/احزاب 41

3) می توان خداوند را با این صفات و نامها صدا زد "

و لله الاسماء الحسنی فادعوه بها و.... اعراف /180 خداوند دارای زیباترین نامهاست .

4) ایمان داشتن به صفات خداوند موجب زندگی خوش و سعادت در دنیا و آخرت می شود .

پاسخ به چند شبهه در مورد صفات خداوند :

*****اگر خداوند به هر کاری قادر است آیا می تواند مثل خودش را خلق کند؟

قدرت و توانایی هیچ وقت به محالات تعلق ندارد مثل این است که شما به ریاضی دانی بگویی آیا قادر هستی کاری بکنی که 2+2 بشود 5  پس اگر این دانشمند نتواند چنین کاری بکند نشان دهنده عجر و ناتوانی او نیست اگر خداوند مثل خودش را بیافریند آن شیء نیز باید هم واجب الوجود باشد و نیز ممکن الوجود اینکه موجودی هم واجب الوجود باشد هم ممکن الوجود محال و اجتماع نقیضین پیش می آید.

*****اگر خداوند عادل است چرا کودک فلج ، کر ، کور و... می آفریند ؟

اگر انسان به خیر و برکت دست یابد مدعی می شود که این از علم و هنر و تدبیر خودش بوده است و اگر دچار یک گرفتاری یا مشکلی شود آن را از طرف خداوند می بیند  آنچه مصیبت در دنیا و آخرت بر فردی می رسد نتیجه عملکرد خود اوست .

 بما کسبت ایدی الناس....... روم /41

مثلا اگر خداوند فرمود شراب نخورید ، مال یتیم و لقمه حرام نخورید و...... اما پدر و مادر قبل از انعقاد نطفه رعایت نکنند فرزند انها علیل است و یا زمان انعقاد نطفه هنگام طلوع یا غروب آفتاب نباشد و.....

*****اگر شیطان شر است پس چرا خداوند موجودی شرور را خلق کرده است ؟

خداوند شیطان را شیطان نیافریده است به این دلیل که سالها هم نشین فرشتگان و مقربان درگاه الهی بود ولی بعدا از آزادی خود سوء استفاده کرد و بنای طغیان و سرکشی گذاشت پس او در آغاز آفرینش پاک بود و انحرافش در اثر خواست خودش بود  و از طرفی وجود شیطان برای افراد با ایمان و آنهایی که می خواهند راه حق را طی کنند زیان بخش نیست بلکه وسیله تکامل است .

گفته شد خداوند با موسی خواست صحبت کند کلام را در درختی خلق کرد و با موسی سخن گفت درست است  ؟   

اگر شما صدای شخصی را از بلند گو بشنوید آن سخنان را به بلند گو نسبت می دهید یا به سخنران ؟

مسلما به سخنران نسبت می دهید در اینجا نیز سخنران درخت نبوده بلکه خداوند بوده است .

*****اگر خداوند عادل است پس چرا به برخی مقام عصمت داده و عده ای را از گناه مصون کرده است ؟

معنی عذل الهی این نیست که خداوند هر نعمتی را به موجودی عطا فرمود به سایر مخلوقات هم همان را عطاء کند چون این رفتار با علم و حکمت خداوند منافات دارد . انبیاء و معصومین دعوت و رهبری مردم به سوی خداوند را بر عهده دارند باید دارای عصمت باشند مثلا در مباحث علمی اول راهنمایی را به کودک دبستانی کلاس اول آموزش نمی دهند چون توان آن را ندارد.

*****با توجه به اینکه پوست انسان بر اثر آتش  می سوزد آیا عذاب پوست جدید عادلانه است ؟

امام صادق (ع) فرمود: ملاحظه کن یک خشت پوسیده و فرسوده را خرد می کنی و سپس همان خاک را گل کرده و در قالب میریزی و یک خشت نو از آن می سازی این همان خشت اول است . در واقع پوستهای جدید همان پوستهای قبلی است .

*****اگر اراده خداوند بر عبودیت بندگان است پس چرا این همه کافر در دنیا وجود دارد ؟

هدف عبادت اجباری نبوده است بلکه عبادت و بندگی توام بااراده و اختیار است مثلا گفته می شود  من این مسجد را برای نماز خواندن مردم درست کرده ام مفهومش این است که ان را آماده برای این کار ساختم نه اینکه مردم را به اجبار به نماز وادار کنم پس خداوند انسان را آماده برای اطاعت و بندگی ساخته نه مجبور به عبادت .

من نکردم خلق تا سودی کنم                                            خلق کردم من تا که جودی کنم

*****آیا انسانها مظهر صفات الهی هستند ؟

هنگامی که آثاری از صفات الهی در وجود مخلوقی پدید آمد آن مخلوق ، مظهر آن صفت از صفات خدا می شود وقتی  آثار رحمت و تفقد و رافت در وجود انسانی ظاهر شود ، آنگاه می گوئیم صفت رافت و صفت رحمت الهی در او ظهور کرده است . انسان خلق شده است تا به سوی کمال و مظهر الهی و حرکت و رشد کند نمونه های تاریخی انسان کامل مثل همسر فرعون و مریم رسول اکرم (ص) ، اگر انسان به سوی کمال و معرفت و صفات الهی قدم گرفت  می تواند گوشه ای از مظهر صفات الهی را به همگان نشان بدهد چون بشر خلیفه الله است در روی زمین ، در این راه که بسیار دشوار است باید سعی کنیم همانند راه رفتن که همه اعضای بدن باید هماهنگ هم حرکت کنند باشد .

آن انسانی کامل است که بتواند مظهر همه اسماء و صفات باشد یعنی جامع باشد

1- همه باید تلاش کنیم گوشه ای از صفات الهی را در خودمان به نمایش بگذاریم .

2- ارتباط عمیق و با تفکر، خداوند می توان به کمال حقیقی رسید .

3- اراده خودمان را قوی در برابر شهوات و هوای نفس داشته باشیم .

4- برای رسیده به مظهر صفات الهی ، تلاش کنیم تا آگاهی و شناخت خودمان را افزایش دهیم .      



:: موضوعات مرتبط: متن سخنرانی استاد , ,
:: بازدید از این مطلب : 1489
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : موعظه
ت : دو شنبه 20 مرداد 1393
می توانید دیدگاه خود را بنویسید

<-CommentAvator->
<-CommentAuthor-> در تاریخ : <-CommentDate-> - - گفته است :
<-CommentContent->

<-CommentPage->

(function(i,s,o,g,r,a,m){i['GoogleAnalyticsObject']=r;i[r]=i[r]||function(){ (i[r].q=i[r].q||[]).push(arguments)},i[r].l=1*new Date();a=s.createElement(o), m=s.getElementsByTagName(o)[0];a.async=1;a.src=g;m.parentNode.insertBefore(a,m) })(window,document,'script','//www.google-analytics.com/analytics.js','ga'); ga('create', 'UA-52170159-2', 'auto'); ga('send', 'pageview');